خاستگاه و ذات سینما در اروپای غربی شکل گرفت و فرانسه مهد سینما و ادبیات در ابتدای قرن بیستم نامیده میشد. به سبب اوضاع جغرافیایی و فرهنگی کم کم کشورهای آلمان؛ ایتالیا و بعدها انگلستان نیز به این حرکت نوی هنری پیوستند و سینما را بسیار جدی گرفتند.
تا اوایل ۱۹۱۵ همچنان اروپا مهد فیلم سینما بود؛ اما با مهاجرت ستارگان سینما به آمریکا و همچنین سرمایه گذاری عظیم بخشهای خصوصی روی صنعت سینما به ناگاه آمریکا پایگاه اصلی سینما در جهان شد.
شروع جنگ های جهانی اول و دوم ارزش خبری و رسانه ای سینما را به همگان اثبات کرد و پس جنگ و در دوره جنگ سرد مقوله هنری بیشتر مورد توجه قرار گرفت. از این رو حتی در مناطق جنگ زده نیز سینما ارج و قرب یافت.
در دهههای ۱۹۵۰ اما جشنوارههای سینمایی به راه افتادند و نقش بسزایی در معرفی سینمای کشورهای مهجور ایفا کردند.
ذکر یک مثال میتواند این نقش را به خوبی توضیح دهد. تا پیش از ظهور آکیرا کوروساوا در سینمای ژاپن و در جهان؛ کشور آفتاب تابان کم کارگردان متبحر سینمایی نداشت. امثال یاسوجیرو ازو و دیگران در خود ژاپن بسیار محبوب و شناخته شده بودند. با اینهمه این راشومون اثر کوروساوا بود که در جشنواره ونیز در سال ۱۹۵۱ برنده شد و باعث شد سینمای ژاپن سر به ابرها بساید.
کم کم تعدا جشنواره بیشتر شد و بروز و ظهور کارگردانان و بازیگران و نویسندگان سینمایی مهجور مانده؛ اما بسیار مستعد به امری مهم برای روند توسعه سینما در همه جای دنیا تبدیل گردید.